اینکه گناه کارَت را بجایی برساند که فکر کنی میتوانی سر خدا را
هم کلاه بگذاری و بساط حقه بازیت را در گذر خداگونه ها پهن کنی، یعنی خودت،
فاتحه خودت را خوانده ای.
چقدر، امروز سبُکم کرد؛ فهمیدن این.
۲۵ خرداد ۹۳ ، ۱۲:۳۵
005
چقدر فهماندن کسی که خود را فهمیده می داند سخت است... و اطرافیانم چه سختی ها که از این بابت کشیده اند!
۲۴ خرداد ۹۳ ، ۱۳:۲۵
004
اینجا نگاهم "بر" تهران است و نه "به" تهران... و خدا میداند که این برایم چه معنایی دارد...
و در صلوات شعبانیه حضرتش میخوانی: ...اللهم صَلَّ علی محمدٍ و آلِ محمدٍ الکَهفِ الحَصینِ و غیاثِ المُضطَّر المُستَکینِ و مَلجَأِ الهارِبینَ و مُنجیِ الخائِفینَ و عِصمَهِ المُعتَصِمینَ...|بحار الانوار-ج8-ص68
و در صلوات شعبانیه حضرتش میخوانی: ...اللهم صَلَّ علی محمدٍ و آلِ محمدٍ الکَهفِ الحَصینِ و غیاثِ المُضطَّر المُستَکینِ و مَلجَأِ الهارِبینَ و مُنجیِ الخائِفینَ و عِصمَهِ المُعتَصِمینَ...|بحار الانوار-ج8-ص68
۲۱ خرداد ۹۳ ، ۱۳:۴۵
003
حسین بن حسن علوی می گوید: "در سامرا وارد بر حضرت عسکری شدم و او را
در ولادت آقایمان، صاحب الزمان تهنیت و شادباش گفتم"1
و من این حدیث را میخوانم و به "سُرَّ من رأی"یی فکر میکنم که این روزها چه بر سرش می آید... و اینکه صاحب الزمان، صاحب چه بد زمانه ای2 است...
1-"دَخلتُ علی ابن محمد بسرَّ من رأی فهنّیه سیّدنا صاحب الزمان(عج) لما ولد"|بحار الانوار-ج 53-ص 324
2-برای عراق مظلوم و شیعه مظلوم تر.
و من این حدیث را میخوانم و به "سُرَّ من رأی"یی فکر میکنم که این روزها چه بر سرش می آید... و اینکه صاحب الزمان، صاحب چه بد زمانه ای2 است...
1-"دَخلتُ علی ابن محمد بسرَّ من رأی فهنّیه سیّدنا صاحب الزمان(عج) لما ولد"|بحار الانوار-ج 53-ص 324
2-برای عراق مظلوم و شیعه مظلوم تر.
۱۸ خرداد ۹۳ ، ۱۹:۳۵
002
یکی از راننده تاکسی های خط، داده بود روی یک کاغذ آ-پنج درشت تایپ کرده بودند "ناشنوا" و این را پرس کرده بود و روی داشبورد1 ماشین چسبانده بود. باید یک هم چنین چیزی برایت بسازم؛ بعد دو طرفش را سوراخ کنم و با نخ بیندازم گردنت که "بی دل گمان مبر که نصیحت کند قبول/من گوش استماع ندارم لمن یقول؟!"2
1)معادل فارسیش را نمیدانم.
- ۹۵/۰۴/۰۵