قطمیر

  • ۰
  • ۰

006

اینکه گناه کارَت را بجایی برساند که فکر کنی میتوانی سر خدا را هم کلاه بگذاری و بساط حقه بازیت را در گذر خداگونه ها پهن کنی، یعنی خودت، فاتحه خودت را خوانده ای.


چقدر، امروز سبُکم کرد؛ فهمیدن این.
۲۵ خرداد ۹۳ ، ۱۲:۳۵

005

چقدر فهماندن کسی که خود را فهمیده می داند سخت است... و اطرافیانم چه سختی ها که از این بابت کشیده اند!

۲۴ خرداد ۹۳ ، ۱۳:۲۵

004



اینجا نگاهم "بر" تهران است و نه "به" تهران... و خدا میداند که این برایم چه معنایی دارد...
و در صلوات شعبانیه حضرتش میخوانی: ...اللهم صَلَّ علی محمدٍ و آلِ محمدٍ الکَهفِ الحَصینِ و غیاثِ المُضطَّر المُستَکینِ و مَلجَأِ الهارِبینَ و مُنجیِ الخائِفینَ و عِصمَهِ المُعتَصِمینَ...|بحار الانوار-ج8-ص68
۲۱ خرداد ۹۳ ، ۱۳:۴۵

003

حسین بن حسن علوی می گوید: "در سامرا وارد بر حضرت عسکری شدم و او را در ولادت آقایمان، صاحب الزمان تهنیت و شادباش گفتم"1
و من این حدیث را میخوانم و به "سُرَّ من رأی"یی فکر میکنم که این روزها چه بر سرش می آید... و اینکه صاحب الزمان، صاحب چه بد زمانه ای2 است...

1-"دَخلتُ علی ابن محمد بسرَّ من رأی فهنّیه سیّدنا صاحب الزمان(عج) لما ولد"|بحار الانوار-ج 53-ص 324
2-برای عراق مظلوم و شیعه مظلوم تر.
۱۸ خرداد ۹۳ ، ۱۹:۳۵

002

یکی از راننده تاکسی های خط، داده بود روی یک کاغذ آ-پنج درشت تایپ کرده بودند "ناشنوا" و این را پرس کرده بود و روی داشبورد1 ماشین چسبانده بود. باید یک هم چنین چیزی برایت بسازم؛ بعد دو طرفش را سوراخ کنم و با نخ بیندازم گردنت که "بی دل گمان مبر که نصیحت کند قبول/من گوش استماع ندارم لمن یقول؟!"2


1)معادل فارسیش را نمیدانم.

  • ۹۵/۰۴/۰۵
  • مجتبی زاهدی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی